نروید آی! به چشمان شما محتاجم
تک و تنها نگذارید مرا محتاجم
اگر از چشم شما دور شوم می میرم
مثل هر آدم خاکی ، به هوا محتاجم
دل به دریا نزنید این همه ، یادم بدهید
به فراگیری قانونِ شنا محتاجم
عابرانی که گذشتید ز غم! مرحمتی
به منِ عاجز مسکین که به پا محتاجم
دل حیران من ... انبوه خدایان زمین
چند روزیست به یک قبله نما محتاجم
قصه ها یکسره تکراری و مانند همند
من به لالایی زیبایِ شما محتاجم
گفته بودید دعاتان کنم ای مردم شهر
آه ! شرمنده که من ـ خود ـ به دعا محتاجم
...
بازهم آخر هفته ست دلِ شاعر من
یک غزل گفت ولی من به سه تا محتاجم
زنده یاد نجمه زارع
دیگر اشعار : نجمه زارع
نویسنده : علیرضا بابایی